Saturday, December 31, 2005

.زندگی را میل و امید به پیش میرانند و ایندو همواره با هم و همگامند
هرگاه یکی از میان برود فروغ زندگی به خاموشی خواهد گرایید. اندیشه که محصول خرد و دانایی است بدون ایندو هیچگاه نمیتواند به صورتهای این جهان جان ببخشد. اصلا این سردی و رنگپریدگی جهان را سبب چیزی نیست جز همین سایه اندیشه که ابر خرد و دانایی بر جهان افکنده. اما میل و امید را تنها پناهگاه زیر همین سایه است و هرگاه این نبود هر دوی آنها در درخشش حقیقت میسوختند. این ابر خرد و دانایی است که آندو را از گزند تابش واقعیت مصون داشته است. و اندیشه تنها بستری است که میل و امید میتوانند در آن بارور شوند. هر چند بستری سخت و ناراحت. آنچه میل و امید میزایند میل و امید است و هر چه ایندو بیشتر باشند، ابری بزرگتر از خرد و دانایی لازم است تا پاسشان دارد. و این چنین با زایش این دو سایه گسترده تر و دنیا تاریکتر و سردتر میشود. میل و امید آنقدر آسیب پذیر و شکننده اند که نمیتوانند بدون این پرده حایل درخشش حقیقت هستی را تاب آورند، از طرفی سرما و تاریکی این سایه نیز مرگ آور است. اما هم آغوشی میل و امید در بستر اندیشه چنان گرمایی تولید میکند که زندگی از آن جان میگیرد و در پرتو آن تلالو رنگ و درخشش زیبایی به صورتهای این جهان باز میگردد. موسیقی، ادبیات و هنر بطور کلی از نمودهای پرجلوه همین شعله اند. شعله ای که خود پاره ای از حقیقت هستی است

Friday, December 30, 2005

!علاوه بر چرا کاش میدانستم چگونه
. حرفهایی که نوشته میشوند و خوانده هم میشوند
.حرفهایی که نوشته میشوند ولی خوانده نمیشوند
.حرفهایی که خوانده میشوند ولی نوشته نمیشوند
.حرفهایی که نه خوانده میشوند و نه نوشته میشوند

The best in the world

Can the best person in the world write the best thing in the world in the best style?

Wednesday, December 28, 2005

پاسخ ها

زندگی ما پاسخی است که به پرسشهایمان میدهیم
پاسخ درست یا غلط وجود ندارد. تنها پاسخهای صادقانه یا غیرصادقانه وجود دارند. پاسخهای بلند و محکم و رسا و قاطعانه یا پاسخهای متزلزل و تردیدآمیز. پاسخهای پیچیده یا پاسخهای ساده
پاسخهای تکراری و پاسخهای نو. پاسخهای صریح و بی پرده و مستقیم یا پاسخهایی که در لفافه پیچیده
من پاسخهای صادقانه، بلند و محکم و رسا و قاطعانه، ساده، نو، صریح و مستقیم و بی پرده را میپسندم
هر کوششی برای دستیابی به خوشبختی که متکی بر خرد باشد، ذاتاً عقیم و بی حاصل است. خرد چیزی نیست جز تعمیم تجربیات برای بهبود آنها. خرد به ما میگوید آنچه میخواهیم را چگونه بدست بیاوریم. اما درباره اینکه چه می‌خواهیم یا چه باید بخواهیم نمی‌تواند چیزی بگوید. این تنها سرشت و نهاد ماست که ما را بسوی آنچه می‌خواهیم می‌خواند، و هستی و بخت که ما را به آنسو که نمی‌خواهیم می‌راند. 1
و در این بین، بازیهای بی حاصل خرد ما را از روح زندگی جدا میسازد و در دخمه‌های تاریک و پر پیچ و خم، در پی روزنه‌ای به حقیقت، سرگردان میسازد. در حالیکه پیش از فرو غلتیدن به این سوراخ خرگوش آلیس درخشش زندگی بخش آفتاب را که خاطره‌اش در ضمیرمان نقش بسته بدیهی انگاشتیم. 1

Saturday, December 24, 2005

در خیال کدام اندیشه
در اندیشه کدام خیال
خواهی گذشت
از کنار راز خنده کودک؟
از کنار درخشش پنهان اشک در سکوت
و لرزش ناپیدای دست؟